آیه 31 سوره سبأ
<<30 | آیه 31 سوره سبأ | 32>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و کافران مشرک گفتند: ما هرگز به این قرآن و به کتابهایی که پیش از این فرستادهاند (از تورات و انجیل و زبور و غیره) ایمان نخواهیم آورد. (وای بر آنها) و اگر روزی که آن ستمکاران را در پیشگاه خدا باز داشتهاند مشاهده کنی در حالی که با یکدیگر به خصومت و گفتگو برخاسته و ضعیفان تابع به رؤسای گردنکش خطاب کنند که اگر اغوای شما نبود ما البته ایمان میآوردیم!
و کافران گفتند: ما به این قرآن و کتاب هایی که پیش از آن بوده است، هرگز ایمان نمی آوریم. و اگر ستمکاران را زمانی که در پیشگاه پروردگارشان [برای محاکمه] بازداشت شده اند، ببینی در حالی که هر کدام گناه و بدبختی خود را بر عهده دیگری می اندازد [امر عجیبی می بینی] مستضعفان به مستکبران می گویند: اگر شما سر راه ما نبودید یقیناً ما مؤمن بودیم.
و كسانى كه كافر شدند گفتند: «نه به اين قرآن و نه به آن [توراتى] كه پيش از آن است هرگز ايمان نخواهيم آورد.» و اى كاش بيدادگران را هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان بازداشت شدهاند مىديدى [كه چگونه] برخى از آنان با برخى [ديگر جدل و] گفتگو مىكنند؛ كسانى كه زيردست بودند به كسانى كه [رياست و] برترى داشتند، مىگويند: «اگر شما نبوديد قطعاً ما مؤمن بوديم.»
و كافران گفتند: ما نه به اين قرآن ايمان مىآوريم و نه به كتابهاى پيش از آن. اگر ببينى، آن روز كه ستمكاران را به پيشگاه پروردگارشان نگه دارند، هر كس گناه خود به گردن ديگرى اندازد. زبونشدگان به قدرتمندان گويند: اگر شما نبوديد، ما ايمان آورده بوديم.
کافران گفتند: «ما هرگز به این قرآن و کتابهای دیگری که پیش از آن بوده ایمان نخواهیم آورد!» اگر ببینی هنگامی که این ستمگران در پیشگاه پروردگارشان (برای حساب و جزا) نگه داشته شدهاند در حالی که هر کدام گناه خود را به گردن دیگری میاندازد (از وضع آنها تعجّب میکنی)! مستضعفان به مستکبران میگویند: «اگر شما نبودید ما مؤمن بودیم!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- استضعفوا: ضعف: ناتوانى. استضعاف آنست كه شخص ناتوان نباشد بلكه ناتوانى را بر او تحميل كنند، خواه از طريق فكر باشد، خواه از طريق اجبار. «استضعفه: رآه ضعيفا».
- استكبروا: استكبار آنست كه انسان بزرگ نباشد ولى خود را بزرگ ببيند (خود بزرگ بينى).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ «31»
و كسانى كه كافر شدند گفتند: ما نه به اين قرآن و نه به آن (كتابى) كه پيش از آن بوده است، هرگز ايمان نخواهيم آورد. (و تعجب مىكنى) اگر ببينى وقتى كه ستمگران (مشرك) در پيشگاه پروردگارشان بازداشت شدهاند در حالى كه بعضى با بعض ديگر جدل و گفتگو مىكنند (و گناه خود را به گردن يكديگر مىاندازند.) كسانى كه ضعيف نگاه داشته شدهاند (زير دستان) به مستكبران مىگويند: اگر شما نبوديد، حتماً ما مؤمن بوديم.
پیام ها
1- كفّار به خاطر لجاجت، هرگز حاضر به ايمان آوردن نيستند. «وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ»
2- كفّار در واقع هيچ يك از كتب آسمانى را قبول نداشتند. «لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ»
3- ايمان به كتب آسمانىِ قبل از قرآن نيز مورد سفارش پيامبر اسلام بود و كفّار اين سفارش را ناديده مىگرفتند. «وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ»
4- دادگاه قيامت بسيار سخت است. «وَ لَوْ تَرى»
5- مشركان به خود ستم مىكنند. «إِذِ الظَّالِمُونَ»
6- سروكار مشركان با خداست. «مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ»
7- ترسيم صحنههاى سخت قيامت، بهترين وسيلهى تربيت است. «مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ»
8- مستضعفانى كه پيرو مستكبرانند نيز مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت. «يَقُولُ
جلد 7 - صفحه 447
الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا»
9- صحنهى قيامت، صحنهى گفتگو و جدال است. يَقُولُ الَّذِينَ ...
10- در قيامت، مجرمان در پى توجيه گناه خود، به بزرگان خود مىگويند: اگر شما نبوديد ما اين همه گناه نمىكرديم. «لَوْ لا أَنْتُمْ»
11- در قيامت، ايمان عامل نجات است. «لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ (31)
شأن نزول: كفار مكه اهل كتاب را كه به شرف اسلام مشرف شده بودند از احوال حضرت پرسيدند، ايشان گفتند: ما در كتب خود وصف او را خواندهايم كه او پيغمبر حق است. ابو جهل و امثال او در غضب شده گفتند: ما به كتب شما نيز ايمان نداريم، آيه شريفه نازل شد:
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و گفتند آنانكه كافر شدند به مؤمنان اهل كتاب، لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ: هرگز ايمان نياوريم به اين قرآن كه به اين شخص نازل شده، وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ: و نه به آن كتاب كه نازل شده پيش از او، يعنى
جلد 10 - صفحه 536
تورات و انجيل. قول ديگر آنكه اين مكالمه را يهود با نصارى نمودند. نزد بعضى نسبت به قيامت است، يعنى كفار همه گفتند ما به قرآن ايمان نمىآوريم و نه به آنچه در پيش مىآيد از قيامت.
حق تعالى از عاقبت امر و مآل ايشان در آخرت خبر مىدهد كه: وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ: و اگر ببينى چون ستمكاران، يعنى مشركان، مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ: بازداشته شوند نزد پروردگار، يعنى در موقف محاسبه هر آينه ببينى امرى سخت و هولناك، يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ: در حالتى كه بازگردانند بعضى از ايشان بسوى بعضى ديگر سخن را، يعنى محاوره مىكنند و سخن را به هم باز مىگردانند و رد مىكنند در مجادله به اين وجه كه: يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا: مىگويند آنانكه ناتوان و پست هستند، يعنى تابعان و پيروان، لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا: مر آنان را كه سركشى كردند، يعنى پيشوايان و بزرگان، لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ: اگر نمىبوديد شما، يعنى اضلال شما نمىبود هر آينه ما بوديم ايمان آورندگان به خدا و رسول، اما شما ما را گمراه نموديد و از ايمان باز داشتيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ (31) قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُدى بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ (32) وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (33) وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ (34) وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (35)
ترجمه
و گفتند آنها كه كافر شدند هرگز نمىگرويم باين قرآن و نه بآنچه پيش از آن آمده است و اگر به بينى هنگاميكه ستمكاران بازداشته شدگانند نزد پروردگارشان برميگردانند بعضيشان بسوى بعضى سخن را ميگويند آنانكه زير دست شدند بآنها كه بزرگى جستند اگر شما نبوديد هر آينه بوديم گروندگان
جلد 4 صفحه 364
گويند آنانكه بزرگى جستند بآنانكه زير دست شدند آيا ما بازداشتيم شما را از هدايت بعد از آنكه آمد شما را بلكه بوديد گناهكاران
و گويند آنها كه زير دست شدند به آنها كه بزرگى جستند بلكه بازداشت مكر شما در شب و روز هنگاميكه امر ميكرديد ما را كه كافر شويم بخدا و قرار دهيم برايش همتايان و پنهان دارند پشيمانى را چون بينند عذاب را و ميگذاريم غلها را در گردنهاى آنها كه كافر شدند آيا جزا داده ميشوند مگر آنچه را كه بودند ميكردند
و نفرستاديم در هيچ آبادى بيمدهندهاى را مگر آنكه گفتند ثروتمندانش همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم
و گفتند ما بيشتريم از جهت اموال و اولاد و نيستيم ما عذاب شوندگان.
تفسير
كفّاريكه منكر مبدء و معاد بودند گفتند ما نه باين قرآن ايمان داريم و نه بساير كتب آسمانى و هرگز معتقد بآنها نخواهيم شد لذا خداوند شمهئى از احوال آنها را در روز قيامت براى حبيب خود ذكر فرموده باين تقريب كه اگر به بينى وقتى را كه آن ستمكاران بخويش و خلق در كسب عقائد باطله و اظهار آن در پيشگاه الهى توقيف و بازداشت شوند و با يكديگر مجادله نمايند تعجّب ميكنى از آنكه چگونه يكديگر را تكذيب و كتب سماوى را تصديق ميكنند ضعفاء و زير دستان و اتباع برؤساء و اقوياء و بالادستان خود ميگويند اگر شما نبوديد ما به پيغمبران ايمان ميآورديم شما مانع از تصديق ما شديد و ما را از متابعت ايشان منصرف نموديد رؤساء جواب ميگويند اين چه سخنى است كه شما ميگوئيد آيا ما شما را مانع شديم از قبول دين حقّ با آنكه وسائل هدايت شما از جانب خدا بارسال رسول و انزال كتاب و ارائه معجزات فراهم شده بود و آمده بود براى شما نه چنين است بلكه شما خودتان جنسا خبيث و مجرم و مايل بنافرمانى بوديد لذا تقليد پدرانتان را بر تبعيّت از انبياء ترجيح داديد زير دستان ميگويند نه چنين است بلكه شما شب و روز بمكر و حيله و اشتباه كارى باطل را بنظر ما حقّ و حقّ را باطل جلوه داديد و ما را آلت پيشرفت اغراقتان كرديد وقتى كه بما ميگفتيد منكر خداى يگانه شويد و دست از عبادت بتها بر نداريد و هر دو دسته وقتى عذاب الهى را مشاهده نمايند پشيمانى خودشان را از يكديگر پنهان
جلد 4 صفحه 365
كنند از ترس شماتت دشمنان بر ضلالت و اضلالشان در دنيا و محتمل است پنهان نمودن پشيمانى مخصوص بمستكبرين باشد براى بقاء ملكه تكبّر در آنها كه آنجا هم نميخواهند صولت خودشان را از دست بدهند با آنكه آنها را با غلهاى آتشين با كمال ذلّت و خوارى بجهنّم ميبرند براى كفرشان و اين مجازات اعمال آنها است در دنيا بقدر استحقاقشان نه زائد بر آن و در خاتمه براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم فرموده كه اين انكار و تكذيب مستكبرين اختصاص بتو ندارد در هيچ آبادى و بلد و شهرى ما پيغمبر بيم دهندهئى نفرستاديم مگر آنكه ثروتمندانى كه در ناز و نعمت بودند ايشان و دستوراتشان را كه از طرف ما بود تكذيب نمودند و منكر شدند و هميشه اتباع پيغمبران و اولياء خدا مردمان فقير يا متوسط بودند و اغنياء بآنها ميگفتند ما مال و اولاد و اتباعمان بيشتر است پس پيش خدا عزيزيم بر فرض هم عذابى باشد ما را عذاب نميكند غافل از آنكه هر قدر نعمت بيشتر باشد كفرانش بيشتر موجب عقاب است و مزيد اختصاص آنها بكفر غرور و نخوتى است كه از مال و جاه دنيا براى اهل آن حاصل ميگردد و بايد بخدا پناه برد از محبّت بمال و جاه دنيا كه رأس هر خطا و لغزش است و خدا در آيه بعد از تصوّر آنها كه ثروت كاشف از عزّت پيش خدا است جواب فرموده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن نُؤمِنَ بِهذَا القُرآنِ وَ لا بِالَّذِي بَينَ يَدَيهِ وَ لَو تَري إِذِ الظّالِمُونَ مَوقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِم يَرجِعُ بَعضُهُم إِلي بَعضٍ القَولَ يَقُولُ الَّذِينَ استُضعِفُوا لِلَّذِينَ استَكبَرُوا لَو لا أَنتُم لَكُنّا مُؤمِنِينَ (31)
و گفتند كساني که كافر بودند هرگز ما ايمان به اينکه قرآن نميآوريم و نه به آن چه قبل از اينکه قرآن بوده از توراة موسي و زبور داود و انجيل عيسي و اگر ميديدي زماني که ظالمين را نگاه دارند در پيشگاه احديت نزد پروردگار آنها رجوع ميكنند بعض آنها به سوي بعض ديگر قول
جلد 14 - صفحه 565
را يعني با هم بحث و جدال ميكنند ميگويند ضعفاء كفار برؤساء و بزرگان خود اگر شما نبوديد هر آينه ما بوديم مؤمنين و ايمان آورده بوديم.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا ظاهرا همان مشركين باشند زيرا يهود ايمان به توراة و زبور داشتند و نصارا که انجيل را هم معتقد بودند اينکه مشركين گفتند:
لَن نُؤمِنَ بِهذَا القُرآنِ لن براي نفي تأبيد است يعني هر چه زحمت بكشي و سوره، به سوره و آيه به آيه بياوري ما ايمان نميآوريم به اينکه قرآن و او را افسانه و مفتريات ميپنداريم.
وَ لا بِالَّذِي بَينَ يَدَيهِ هيچ كدام از انبياء را قبول نداريم و هيچ كتاب آسماني را معتقد نيستيم مثل صحف آدم و نوح و ابراهيم و توراة موسي و زبور داود و انجيل عيسي تمام دروغ و افتراء است.
وَ لَو تَري إِذِ الظّالِمُونَ مَوقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِم فرداي قيامت که تمام مجتمع ميشوند و گرفتار عذاب ميشوند.
يَرجِعُ بَعضُهُم إِلي بَعضٍ القَولَ تقصير را بعضي گردن بعض ديگر ميگذارند بلكه بشود خود را از تقصير بيرون آورند.
يَقُولُ الَّذِينَ استُضعِفُوا ضعفاء آنها و تابعين آنها.
لِلَّذِينَ استَكبَرُوا به رؤساء و پيشوايان خود:
لَو لا أَنتُم لَكُنّا مُؤمِنِينَ شما ما را به كفر و شرك دعوت كرديد و جلوگيري كرديد از اينكه ما برويم ايمان بياوريم و مانع شديد اگر شما نبوديد ما رفته بوديم و ايمان آورده بوديم.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 31)- به تناسب بحثی که در آیات گذشته پیرامون موضعگیری مشرکان در برابر مسأله معاد بود در اینجا بعضی از صحنههای دردناک معاد را برای آنها مجسم میسازد تا به سر انجام کار خویش واقف گردند.
نخست میگوید: «کافران گفتند: ما هرگز به این قرآن و کتابهای آسمانی دیگری که قبل از آن بوده ایمان نخواهیم آورد» (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ).
انکار ایمان نسبت به کتب انبیای پیشین شاید به این منظور بوده که قرآن روی این مطلب تکیه میکند که نشانههای پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله در تورات و انجیل به وضوح آمده است، آنها برای نفی نبوّت پیامبر اسلام کتب آسمانی دیگر را نیز نفی میکنند.
سپس به وضع آنها در قیامت پرداخته روی سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله کرده، میگوید: «اگر ببینی هنگامی که این ستمگران در پیشگاه پروردگارشان (برای حساب و دادرسی) نگه داشته شدهاند در حالی که هر کدام گناه خود را به گردن دیگری میاندازد» از وضع آنها تعجّب میکنی (وَ لَوْ تَری إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ یَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ الْقَوْلَ).
در این حال «مستضعفان به مستکبران میگویند: اگر شما نبودید ما مؤمن بودیم» (یَقُولُ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ).
آنها میخواهند به این وسیله تمام گناهان خویش را بر گردن این «مستکبران» بیرحم بیندازند، هر چند در دنیا حاضر نبودند چنین برخورد قاطعی با آنها داشته باشند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج8، ص: 441
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم